گفتار من
آدمای خِبِ روجِگار
پاسداشت میرزاحسن صدرالاسلام رضی الله عنه ، بزرگ مرد میمه (جدم) انگیزه و هدف اصلی من برای نگارش این وبلاگ بود.
مرحوم صدر الاسلام رضی الله عنه (جد من )فرزند میرزاعبدالوهاب فرزند ملاآقاجان فرزند ملامحمدطاهر از نواده های شهید ثانی لبنان است که با جهد و تلاش مداوم توانست توفیقاتی را در زمینه های علمی و فرهنگی کسب کند و درجه خلوص و ایمان وی نیز زبانزد خاص و عام بود تا حدی که قدما می گویند نعلین وی (کفش ) در جلوی پایش جفت می شد.
میرزا حسن شهیدی متخلص به (طوبی) از علماء و ملاهای قرن هیجدهم در منطقه میمه بود که در چهارم ماه صفر سال 1264 قمری در شهر میمه در خانواده ای روحانی دیده به جهان گشود و در سال 1314 قمری دار فانی را وداع گفت.
این عالم جلیل القدر یکی از بزرگانی بود که در این منطقه به طور گمنام متولد و عمر گرانبار خود را در خدمت به اهالی شهر میمه به پایان رسانید.
در زمان قاجاریه وقتی حضرت آیت ا... نجفی اصفهانی در سفری به میمه مشرف می شوند در ملاقاتی که با مرحوم شهیدی داشتند به وی لقب و مهر صدرالسلام اعطا می فرمایند. مرحوم شهیدی هنرمندی توانا و زبردست ، ادیبی دانا بود که به علوم مختلف زمان خود مهارت و تسلط کامل داشت ، وی در کنار کسب علم صنایع ، هنرهای دستی را در حد والایی آموخته بود و در نقاشی ، قلمدان سازی ، قالی باقی ، ترمه دوزی ، گلدوزی ، گچ بری ، اصول ، فقه ، منطق ، معانی و بیان و شعر دارای آثار ارزشمند بود. از این دانشمند چندین جلد کتاب به نام های (مجموعه شعر طوبی ، کیمیا ، و شیمیا ، اسرار الشهاده و دهها جلد قرآن دست نویس باقی مانده است).
در اوان پیروزی انقلاب و درست زمانی که تب انقلاب همه را گرفته بود ،عده ای ناخواسته در صدد تخریب مزار میرزا حسن بودند .اما علما شدیدا مخالفت کردند و حتی دستور به ساخت مقبره ای برای وی نیز دادند، مقبره ای که کمتر کسی سراغ دارد و کمترکسی حتی از نزدیکان وی پنجشنبه عصر به سراغ آن می رود.
ختم کلام اینکه واکاوی ابعاد زندگی میرزا حسن صدرالاسلام به مطالعه و تحقیق بسیار نیاز دارد اما در این رهگذر ، با فقر اطلاعاتی خود دست به قلم بردم و برای نگارش به منابع اطلاعاتی ام که در حد گفته های نزدیکان بود، اتکا کردم .
کتب مرجع و دست نوشته های آن مرحوم نیز همگی به جرات می توانم بگویم بعد از مرگ وی به سرقت رفت و آنهایی که می دانستند استفاده کردند و برخی هم کتب و رساله ها را در پستوی خانه های خود به خاک و حشرات سپردند درنتیجه از این حیث با توجه به اینکه نتیجه وی هستم ، بی نصیب بودم .
به هرحال بدون داشتن اطلاعات ، خواستم نام میرزا را زنده کنم و تاحدودی موفق بوده ام واز این به بعد نیز چشم در راهم و دوست دارم دراین مسیر کسانی که داده های اطلاعاتی قوی دارند ( کتاب و ...) کمکم کنند . این را از صمیم قلب گفتم .
کلمات کلیدی :
» نظر